کشوری به نام هاشمی

گویا سفری بود به یک  سرزمین دیگر آنجا همه چیز فرق می کرد فرنگ نبود ولی شهرفرنگی بود که با شهرمان خیلی تفاوت داشت . اخر، شهر هم نبود جهانی دیگر بود اولش مات و مبهوت مانده بودم ، بعد که شروع کردم به جلو رفتن مخم سوت کشید و کله ام داغ شد . آنجا مفاسد اقتصادی برادران دلسوز بودند  و اغتشاش گران و فراری ها ، رزمنده دفاع مقدس. خلاصه همه چیز فرق می کرد  به هر حال شهر فرنگ است دیگر وقتی حاکم این دیار عالیجناب ... باشد .

این شهر که وصفش را نوشتم  اینجاست  وب سایت اقای هاشمی امده بودم تا در لابه لای اخبار و نوشته ها و بیانیه ها مطلبی در باره وقف دانشگاه ازاد بیرون بکشم  بالاخره  آدم رئیس مجمع تشخیص  باشد ، رئیس مجلس خبرگان رهبری ، دوست سال های دور حضرت اقا و یار غار امام این جور ادم ها کم اند ولی هستند ، نمی شود وجودشان را کتمان کرد .  اگر حافظه ام یاری دهد پرونده عظیم وقف دانشگاه آزاد  با مهر ابطال از جانب حضرت اقا  بسته شد ایشان وقف را  باطل اعلام کرده  و از انجایی که  چه کسی ولایت پذیر تر از رئیس مجلس خبرگان با ان نطق های داغ ، قطعا حرفی خلاف نظر آقا  جایی ندارد .

               

در همین افکار بودم که  وارد وب سایت شخصی هاشمی شدم  به قدری متعجب شدم از مطالب آن که فراموش  کردم در پی چه بودم ، تا حالا خیال می کردم مهدی هاشمی مسئول حوادث فتنه  و یکی از استوانه های انقلاب مخملی است ولی انگار در این دیار غربت رزمنده جهان اسلام و حق علیه باطل نامیده می شود که دوست صمیمی اقا مجتبی است  .  در این دیار احمدی نژاد دیو دو سر است و هاشمی  سام حکیم که در پی رستم  دستان می گردد تا مردم را نجات دهد . 

تاریخ نگاری ها یش برایم بیشتر جذاب بود تا به حال تاریخ را انقدر وارونه نخوانده بودم چیزی که توجهم را بیشتر جلب می کرد تاکید ایشان بر تاریخ روز ها بود  مثلا در تاریخ نگارش این متن خاطرات روزانه از چهار سال نوشته شده بود آن هم آن طور که  خود اقای هاشمی می خواهد و می داند ، گفتم خب لابد کسی که این همه استخوان خرد کرده در راه انقلاب و متاسفانه فرزندان نا خلفی دارد دلش تنگ شده برای مهدی و فائزه و ... که از کنارش رفته اند و متواری شده اند و احساسات بر منطق غلبه کرده ولی هرچقدر که عقل در زندان دوری فرزند اسیر باشد با چنین مسئولیت های بزرگی از هر چیزی عبور کند  در مورد وقف دانشگاه آزاد به احترام اقا سکوت می کند و همه چیز را تمام شده می انگارد ولی گویا  بر نطق های مجلس خبرگان  در حمایت از رهبری و ولایت مداری هاشمی خیلی حساب وا کرده بودم اگر روزی هاشمی می گفت ولایت‌فقیه، رکن رکین نظام اسلامی، محور وحدت و مشروعیت بخش همه ارکان و قوانین آن است که همواره حافظ اسلامیت و سلامت جمهوری اسلامی بوده و کشتی انقلاب را در برابر امواج طوفانی و پرتلاطم حوادث و دشمنی‌ها، به خوبی سکان‌داری کرده است،امروز می گوید چهار مجتهد عضو هیأت مؤسس یعنی حضرات آیات و حجج‌الاسلام والمسلمین موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی، قمی و همچنین آیت‌الله بجنوردی به‌عنوان ناظر، بر شرعی بودن وقف صحه گذاشته اند . خوب است دیگر  حضرت آقا در کنار مرجع تقلید ولی فقیه هستند هر چند در این ماجرا در مسند رهبری وارد نیامدند ولی ما ولایت پذیری را در همین ظرایف می بینیم . 

چه شده  که به جای آن که ولایت‌فقیه، رکن رکین نظام اسلامی، محور وحدت و مشروعیت بخش همه ارکان و قوانین آن  باشد ، با نهایت گستاخی  فریاد بزنیم فکر نمی‌کنم که خداوند اجازه بدهد هیچکس بتواند این وقف را به هم بزند و اگر کسی بتواند به هم بزند، خدا از او قوی‌تر است و پس می‌گیرد یک روزی، ما خیلی موقوفات داریم که (زمانی) گرفتند، ولی دوباره امروز برگشته است ! طلب کاری این خانواده جماران نشین کی پایان می یابد خدایا یک خانواده چقدر می تواند از نظام اسلامی طلب کار باشد ؟؟؟ با خواندن ادامه مطالب از پدر مهدی و فائزه یاد بخشی از کتاب عهد عتیق افتادم که می گوید روزی خدا به خانه یعقوب امد و با او کشتی گرفت بعد خدا شکست خورد ولی قبل از آن خدا پای یعقوب را گاز گرفت یعقوب عصبانی شد و خدا را بر دستانش بلند کرد و خدا لقب اسرائیل را به یعقوب داد ،  این روز ها هاشمی حالش خوب نیست  دوری فرزند ، گران سنگی مسئولیت ، کهولت سن بر هم زدن نظام اقتصادی و  رسیدیگی به فرزندان فتنه جو همین ها سبب می شود که حالش بد شود و گاه به دلیل خستگی بیش از حد خواب امام را ببنید.

 گستاخی به رهبر عظیم الشان  تا کجا پیش می رود خدایا  که این چنین صریح می گوییم کلیه امکانات تاکنون از دولت خریداری شده ولیکن اگر اموال دولتی در اموال دانشگاه آزاد باشد، مشمول وقف نمی‌شود 

دم خروس را باور کنم یا قسم حضرت عباس را حرف های درون مجلس خبرگان را باور کنم یا خطبه نماز جمعه را ؟ حمایت از مهدی هاشمی و مخالفت با رهبر را باور کنم یا ادعای دوستی و نزدیکی را ؟ خلاصه مانده ام هاج و واج  که این هاشمی کیست که بعد از گذشت 30 سال از انقلاب کسی راه آن را نتوانسته تشخیص دهد ولی اگر سردار سازندگی دهه هفتاد باشد یک ظلع از مثلث جام زهر است اگر اقتصاد ایران را جهش داده مسبب تورم 50 % است خلاصه  این که هاشمی یک بی همتا در تاریخ ایران است .

           


خانواده همت بداند، کمالات انسانی ژنتیکی نیست

باز هم یک نمایش نخ نما و تکراری توسط فتنه گران روی صحنه رفته است تا آنها که به خون بسجی و بسیجی ها تشنه بودند و آنان را بخاطر حضور در جبهه های جنگ تحمیلی مسخره می کردند و آزار می دادند، میراث دار فرهنگی بشوند که کمترین همخوانی با تفکرات پوسیده و انحرافی شان ندارد.

ظاهراً از میان صدها هزار شهید دوران دفاع مقدس، فقط و فقط شهید همت و شهید باکری برای فتنه گران مهم هستند و سنبل بسیجی واقعی و آزادگی و آزادمردی. دلیلش هم لابد اسن است که خانواده انها فریب کودتاگران سبز را خورده اند و با آنان همکاری مینمایند. یک نفر هم یافت نمیشود یقه آنها را بگیرد و بگوید آخر چرا کسی سراغ دیگر شهدا نمی روید؟ چرا افکار این دو شهید را با امانتداری منتشر نمیکنید تا مردم بدانند آنها چرا جنگیدند؟


           

نکند همت و باکری همداشتند روز عاشورا وسط خیابان می رقصیدند که شهید شدند؟!!1 چه تشابهی میان افکار همت و باکری  با بهائی ها و کمونیست ها و سلطنت طلب ها و  . . .هست که می خواهید به ما القا کنید آنها هم در صورت شهید نشدنشان اکنون حامی فتنه گران بودند؟

به گمانم حضرات یادشان رفته است که مردم ما بنده خدای همت هستند نه بنده همت و باکری که بستگان فعلی و سابق آنها بال بال میزنند تا آنها را جدای از جزیان های اصیل انقلاب اسلامی جلوه دهند؟  

لزوم هوشیاری در برهه کنونی به دلیل آن است که فتنه جویان با استفاده از گذشت زمان و فراموش شدن جنایت های انان در اهانت به تصویر امام و روز عاشورا و . . . تلاش می کنند تا با سواستفاده از علاقه مردم ایران به اسطوره های دفاع مقدس، مانند انگل هائی به جنازه متعفن فتنه سبز، جانی دوباره ببخشند.

در این شرایط بر ماست تا همچنان به روشنگری و تقاضای محاکمه فتنه گران بپردازیم تا فتنه گران و حامیانشان گمان نکنند که می توانند ژست طلبکارانه خویش را حفظ نموده و برای ملت شریف ایران تعیین تکلیف نمایند.